چکیده
تحقیقات در رابطه با حبس از مطالعه زندانیان فردی فراتر رفته است تا بررسی کند که چگونه زندانها بر خانواده ها و محله های زندگی خود تاثیر می گذارد. اغلب کارهای خانواده محور، مزایای بالقوه زندانی را برای حفظ روابط خانوادگی در دوران حبس و به ویژه پس از آزادی را نشان می دهد. مزایای بالقوه و هزینه های خانواده ها برای حفظ رابطه با یک فرد محبوس، کمتر در نظر گرفته شده است. این مقاله به این موضوع با مطالعه کیفی خانواده های زندانیان و بررسی وضعیت داده های سرشماری در یک محدوده زندانی بزرگ پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در صورت تمایل برای حفظ پایه ای ترین سطح ارتباط با او، هزینه های اجتماعی و اقتصادی زیادی برای یک خانواده زندانی وجود دارد. این مطالعه بیشتر نشان داد که خانواده ها و زندانیان در موقعیتی قرار دارند که نیازمند مذاکره دائمی منافع ضروری است.
مقدمه
تحقیقات در رابطه با حبس از مطالعه زندانیان فردی فراتر رفته است تا بررسی کند که چگونه زندانها بر خانواده ها و محله های زندگی خود تاثیر می گذارد. این نمونه از جدید حبس به عواقب ناخواسته یا خسارات جانبی منجر شده است و بیانگر این فرضیه است که میزان فعلی حبس منجر به عواقب و نتایج غیر منتظره ای برای افرادی که در خارج از دیوار زندان زندگی می کنند است (اردیتی, ۲۰۰۵; کلر, ۱۹۹۶; هاگان & دینوویتزر, ۱۹۹۹). خانواده های زندانیان، به ویژه هنگامی که یک عضو خانواده در زندان است، با تطبیقات اجتماعی و اقتصادی مواجه می شوند. با این حال، درک دقیق اینکه چگونه زندگیشان تحت تاثیر قرار می گیرد، و درمورد سبک سنگینی هایی که باید برای حفظ رابطه با یک زندانی انجام دهند، با محدودیت هایی مواجه می شوند.
از دیدگاه زندانی، منافع مشخصی برای حفظ تماس های خانوادگی از جمله حمایت احساسی، پیوند با کودکان، والدین یا دیگران و دریافت کالاهای مادی مانند پول برای فروشگاه زندان و بسته ها وجود دارد (برامان, ۲۰۰۴; فیشمان, ۱۹۹۰). علاوه بر این، خانواده می تواند یک پیوند حیاتی با جهان خارج، برای به اشتراک گذاری اخبار از خانه و همکاری با وکلا و یا عفو مشروط باشد. تحقیقات این مزایای بالقوه را به زندانیان از تماس خانوادگی، با توجه کم به مزایا و مهمتر از همه هزینه ها، به خانواده هایی که خواستار نگه داشتن چنین رابطه ای هستند نشان داد.
با درنظر گرفتن مشکلات احتمالی خانواده برای حفظ رابطه با یک فرد محبوس، تحقیقات در دست انجام، هزینه های بالا، فاصله زندان ها، مشکل در عبور از سیستم زندان و ورود به زندان ها برای بازدیدها و مشکلات خانوادگی مربوط به غیبت فرد محبوس را برجسته کرد (اردیتی, ۲۰۰۵; کلر, ۱۹۹۶; هاگان & دینوویتزر, ۱۹۹۹). این مشکلات برای زنان زندانی که وابسته به خانواده و دوستان هستند و ممکن است مراقب اصلی فرزندان خود باشند، تشدید می شود و بنابراین منابع کمتری برای زندانیان وجود دارد (کسی-اکوادور و بکن, ۲۰۰۲). یکی دیگر از جنبه های هزینه ها این است که خانواده ها در فرایند حفظ رابطه با یک زندانی در قالب منابع اجتماعی و اقتصادی خود می توانند به چه چیزی دست یابند یا از دست بدهند. سوال اصلی در مورد این مطالعه این بود که آیا حفظ شبکه های اجتماعی با یک فرد محبوس در زندان عمدتا یک طرفه بود؟ آیا افزایش نیازهای معاشرتی زندانی، نیازهای معاشرتی طولانی مدت خانواده و دیگران در جامعه خود و همچنین درگیر شدن در فرصت ها و فعالیت های مجاور کاهش پیدا می دهد؟ یا، آیا به مقدار کافی عمل متقابل، اعتماد و توسعه حمایت کافی در زمان قبل و بعد از آزادی وجود دارد تا جبرانگر تعهداتی که خانواده ممکن است با حفظ روابط اجتماعی قوی با یک زندانی مواجه شوند باشد؟ سه سؤال پژوهشی برای هدایت پروژه وجود داشت: (1) خانواده ها باید برای برقراری ارتباط با زندانیان چه کار کنند، (2) چه نوع تعهدات مالی ناشی از این اتصالات است و (3) پیامدهای ارتباطات خانوادگی با جهان خارج از زندان چیست؟ ابزارهای مفهومی نیازهای معاشرتی (شبکه ها، ارتباطات و روابط که به مردم اجازه می دهد اهداف و نیازهای خود را تعریف کنند و استراتژی هایی را برای رسیدن به آن اهداف تعیین کنند) و سرمایه اقتصادی (منابع مالی که در اختیار یک شخص قرار دارد) مبنای نظری پرسش های تحقیق را فراهم می کند.
این مقاله به این پرسش ها با بررسی و مزایای اجتماعی و اقتصادی بالقوه و هزینه های خانواده ها برای حفظ رابطه با یک فرد محبوس می پردازد. پس از بررسی تحقیقات موجود در مورد ارتباط زندانیان با خانواده، این مقاله از داده های مطالعات کیفی درمورد نحوه تاثیر زندانیان بر خوانواده و همچنین بررسی اطلاعات سرشماری از یک محله زندان بزرگ در نیویورک برای مشخص کردن درصد فرضی از درآمد خانواده که ممکن است برای حفظ یک زندانی در زندان خرج شده باشد. مقاله نشان می دهد که اگر آنها تمایل به حفظ اساسی ترین سطح ارتباط با او را داشته باشند، هزینه های قابل توجهی هم از لحاظ اجتماعی و هم به لحاظ اقتصادی وجود دارد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که خانواده ها و زندانیان در موقعیتی قرار دارند که نیاز به مذاکره دائمی منافع ضروری دارند و تحقیقات و ملاحظات مهم سیاس از این یافته ها به وجود می آید.
تحقیقات پیشین در مورد ارتباطات خانوادگی با زندانیان
سرمایه اجتماعی
دیدگاه تئوری نیازهای معاشرتی در درک هزینه های بالقوه و منافع خانواده در هنگام ارتباطات با زندانیان را نشان می دهد. پوتنام (2000، ص 19) می گوید: در حالی که سرمایه فیزیکی به اشخاص فیزیکی اشاره دارد و سرمایه انسانی به خصوصیات افراد اشاره دارد، نیازهای معاشرتی به ارتباط بین افراد و شبکه های اجتماعی و هنجارهای متقابل و اعتمادی که از آنها متضرر می شود، اشاره دارد. این شبکه های اجتماعی به افراد اجازه می دهد که هنجارها، ارزش ها و اهداف مشترک را تعریف کنند و راه هایی را برای دستیابی به این اهداف از طریق یک روند تبادل متقابل پیدا کنند. این تعریف نیازهای معاشرتی یک جزء حیاتی از تحلیل انجام شده برای این مقاله است، یکی از اهداف اصلی این است که ماهیت رابطه زندانی / خانواده را تعریف کند و چگونگی عدم تعادل هنجارهای متقابل را نشان دهد یا حداقل نیاز به مذاکره بر نیازها، ارزش ها و اهداف ضروری باشد. این مذاکرات می تواند نیازهای معاشرتی زندانی را تقویت کند و نیازهای معاشرتی خانواده را تضعیف کند.
برای زندانیان، نیازهای معاشرتی به وسیله تماس با خانواده خود به روش های مختلفی آشکار می شود: نظیر تخلفات انضباطی کمتر درون موسسه و نتایج موفقیت آمیز از آزادی از زندان. هولت و میلر (1972) یکی از جامع ترین مطالعات مربوط به روابط زندانیان و خانواده را انجام داد و متوجه شد که زندانیانی که در زندان تماس مکرر با بیرون برقرار می کردند به میزان قابل توجهی در هنگام عفو بهتر عمل کردند. سوالاتی که هنوز باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از: آن چیست مورد رابطه خانوادگی که به چنین نتایجی منجر می شود، و نیز راه هایی که روابط خانوادگی قبل از زندان تأثیر می گذارد.
مطالعه فارل (2004) در مورد زندانیان آزاد شده به قید شرط در انگلستان نشان داد که روابط خانواده بهترین پیش بینی کننده برای دست کشیدن زندانی است به دلیل نقش مهمی که دارند، نه تنها خانواده حمایت اخلاقی داشتند بلکه به آنها محلی برای زندگی و مشاغل ارائه دادند. افسران عفو مشروط گاهی اوقات ممکن است به عنوان واسطه ای برای کمک به رابطه متزلزل خانواده وارد عمل شوند، و فارل (2004) پیشنهاد می کند که افسران عفو مشروط بهتر است در این زمینه آموزش ببینند زیرا این ممکن است به عنوان یک عفو مشروط معمولی به نظر نرسد. یافته های این تحقیق، پتانسیل اعضای خانواده را برای افزایش نیازهای معاشرتی زندانیان، به ویژه پس از آزاد شدن از زندان را مشخص می کند. علیرغم نتایج مثبتی برای زندانیان، در شناسایی نقش خانواده در تجربیات زندانیان در سیستم اصلاحی، تنش زیادی وجود دارد. خانواده زندانیان اغلب به عنوان نزدیکترین روابط عاطفی زندانی، و به همین دلیل قوی ترین انگیزه برای موفقیت او در خارج از زندان است (فیشمن وکسین، 1981، ص. 6). در عین حال، خواسته های حفظ روابط زندانیان با خانواده می تواند خانواده ها را به عقب برگرداند یا مجبور به قطع ارتباط کند (برامن، 2002، کریستین، 2005) و در بسیاری از موارد خانواده احساس بهتری دارد زمانی که فرد در زندان است. موسسه ملی اصلاحات گزارش خدمات بازنگری برای خانواده های متخلفان را گزارش می دهد. فیشمن و کسین (1981، ص.6) دریافتند که، تأثیر مثبت حفظ روابط خانوادگی تاکید می شود و به عنوان منطقی برای ارائه انواع خاصی از کمک ها به خانواده ها و زندانی ها به عنوان یک عضو خانواده استفاده می شود. بنابراین، تحقیق و سیاست ها بر این قصد که ارتباط به نفع زندانی و خانواده است ساخته شده اند. مفاهیم زندگی خانوادگی در محله ها و جوامع خود، جدا از ارتباط با زندانی، یک موضوع کمتر مورد بررسی است. بخش های بعدی نوشته، چه روابطی از دیدگاه خانواده مناسب است را دقیق تر در نظر می گیرد.
در ارتباط ماندن با زندانی از دیدگاه خانواده
اطلاعات موجود در مورد میزان تماس زندانیان با خانواده ها اندک بود و داده ها حاوی اطلاعاتی بود که 57 درصد از پدرانی که بازداشت بودند هرگز از زمان ورود خود به زندان با فرزندان خود بازدید نکردند و 62 درصد تماس های خاصی از جمله تلفن، پست، یا بازدید داشتند (مامولا، 2000). کریستین (2005) دریافت که خانواده ها ممکن است با یک زندانی ارتباط برقرار کنند؛ زیرا احساس مسئولیت نظارت بر رفتار درمانی این فرد را دارند یا مایل به حمایت اخلاقی زندانی هستند. حفظ ارتباط، خانواده ها را به حرکت به دیوانسالاری زندان و توسعه تعدادی از استراتژی های مقابله ای، نیاز دارد (برمن، 2004. کریستین، 2005. کامفورت، 2003) .
مطالعات نشان داد که زندان ساختار خانواده را مختل می کند، زیرا زندان محیط احساسی بی ثباتی را ایجاد می کند. ( رایگت و سیمور، 2000). در طول دوره زندان، خانواده خارج از زندان (برمن، 2004) خود را تغییر می دهد و در بعضی موارد پدر و مادر مجرد مجبور به انجام نقش ها و مسئولیت های متعدد هستند، به ویژه اگر والدین زندانی در خانواده مشارکت داشته باشند (شاپیرو و شواردز، 2001). این عواقب فوری و بلند مدت ممکن است پیامدهایی را برای تمایل و توانایی خانواده در ارتباط با فرد زندانی به همراه داشته باشد. یک شاخص از مشکلات خانوادگی که خانواده ها با روبه رو هستند، هولت و میلر (1972، ص 26) است که می گوید: ارتباط از طرف همسران زندانیان در سال دوم نسبت به سال اول کاهش پیدا کرده است و این امر نشان می دهد که رابطه زناشویی با گذشت سال های زندان از بین می رود. این تغییر در تناوب ارتباط ممکن است منعکس کننده مشکلات پیش روی خانواده ها با روابط آنها باشد و همچنین ممکن است به عدم روابط خانوادگی با زندانیان اشاره کند.
علیرغم منافع مثبت زندانی در حفظ ارتباطات خانوادگی قوی، طرف مقابل این است که خانواده ممکن است از حفظ این روابط رنج ببرد. آردیتی (2003) دریافت که بازدید از زندان باعث پریشانی های زیادی در بین اعضای خانواده شد. دیدارهای غیرمستقیم بیشترین آسیب را داشت، به ویژه برای کودکان ، زیرا آنها نمیتوانستند زندانی را لمس کنند. آردیتی (2005) همچنین یک رویکرد اکولوژیکی مشخص شده را که خانواده ها در حفظ رابطه، با تلفات و آسیب دیدگی های قابل توجهی روبه رومی شوند را شرح می دهد.
به علاوه سبک سنگینی هایی که خانواده هاهنگامی که فرد زندانی است انجام می دهند، آنها همچنین ممکن است دریابند که بازپرداخت در دوره پس از زندان، چیزی نیست که انتظار می رفت. ولف و دراین (2002) اشاره کردند که زنان بازگشت زندانی را به خانواده پراسترس و گاهی اوقات نا امید کننده می پندارند. خانواده ها ممکن است از فهمیدن این که چه مقدار یک فرد حبس کشیده به حمایت و کمک نیاز دارد شگفت زده شوند. به همین ترتیب، فیشمن(1990) اشاره می کند که در حین حبس، مردان وعده هایی می دهند که زنان را تشویق می کند تا روابط خود را با آنها حفظ کنند. روابط باقی می ماند بر اساس این گمان که زندانیان آزاد شده در زندگی خانوادگی پیشرفت زیادی خواهند داشت.زن برای برنامه ریزی آینده خانواده خود وقت می گذارد و امیدوارند که با رفتار های فرد حبس کشیده نا امید نشوند.
اثر اقتصادی
با توجه به تأثیرات مالی حبس، اغلب تمرکز بر فقدان درآمدی که زندانی ممکن است خانواده را فراهم آورده باشد است. با توجه به بیرن (1995) وقتی که یکی از والدین یا همسر در زندان به سر می برد از دست دادن مشخص و جدی درآمد، خسارت اقتصادی ایجاد می شود. اگر یک والد زندانی قبلا در خانواده مشارکت داشته است، حبس ممکن است باعث محرومیت اقتصادی و دیگر کشمکش ها شود (هاگان، 1996). خانواده هایی که یک عضو در زندان دارند، باید به طور جداگانه از کودکان و از زندانی حمایت کنند، و هزینه های جدیدی مانند دریافت تماس و بازدید از زندان را بر عهده بگیرند. به عنوان مثال، خانواده ای که اختلالات زندان را تجربه می کند، ممکن است به اندازه کافی برای مدیریت هزینه های مالی آماده نباشد. خانواده هایی که سعی می کنند، عضو زندانی را همچنان یک عضو نگهدارند و آیا فرد در پرورش فرزند نقش داشته، با مشکلات مالی بزرگی روبه رو می شود (هرستون، 2004). خانواده درآمد و توان مراقبت ازکودکان را از دست می دهند و با هزینه های جدیدی روبه رو می شود (برمن، 2002).
در ارتباط ماندن از دیدگاه زندانی
به طور معمول، تحقیق در مورد زندانیان و ارتباطات خانوادگی بر مزایای بالقوه نگهداری چنین رابطه ای، به ویژه در مورد حفظ روابط خانوادگی و پیوند اجتماعی تأکید می کند. گزارش موسسه ملی اصلاحات (2002) نشان می دهد که 78 درصد بررسی ادارات اصلاحات، نوعی سیاست یا برنامه را برای تشویق زندانیان برای حفظ تماس خانوادگی داشته اند. از منظر عملیات سیستم اصلاحی، روابط خانوادگی با ارزش است که در آنها تخلفات انضباطی زندانیان و تکرار جنایات را پس از آزادی کاهش می دهد و ممکن است باعث بازگشت موفق شود (ادلیست-استرین, ۱۹۹۵. هرستون, ۱۹۹۵. پترسیلیا, ۲۰۰۳. ویلکینسون و ونوین, ۱۹۹۹). مقامات اصلاحات اغلب بازدیدکنندگان را به عنوان یک ابزار مدیریت مفید مشاهده می کنند. همچنین می تواند باعث مشکلاتی شود، به گونه ای که پترسیلیا (2003) می نویسد: بازدیدهای خانوادگی یکی از اصلی ترین راه های ورود مواد مخدر و قاچاق به زندان ها است. اما از لحاظ بازگشت، محدود کردن بازدیدهای خانوادگی و قطع ارتباطات بسیار مهم که زندانی برای موفقیت در بیرون نیازدارد پیامدهای قابل ملاحظ ای را به همراه دارد. علاوه بر این، زندانیان معتقدند که ارتباط خانوادگی آنها را قادر می سازد تا احساس خانواده را حفظ کنند و ارتباطی مثبت با جهان خارج از زندان داشته باشند. از دیدگاه زندانی، کمک های مالی به روش های مختلف سودمند هستند. این می تواند نشانه این باشد که آنها هنوز محبوب هستند و همین می تواند به زندانی یک آسایش و حالت خوبی را در زندان بدهد. این همچنین به آنها حس امنیت و استقلال می دهد تا نیازی به قرض گرفتن برای نیازهایشان نداشته باشند. با این حال، اطلاعات کمی درمورد اینکه چگونه وچرا ارتباطات خانوادگی مفید است و چگونه با تجربیات دیگر زندان مانند: مشارکت در برنامه ها، فرد بازدید کننده (مانند: همسر، والدین یا دوست دختر) و عوامل زندان مانند: نوع جرم، مدت حبس و سابقه جنایی مقابله می کند در دست است (شیفر، 1994). ممکن است برنامه های خانواده گرا مانند: مهارت های والدین و دوره های آموزش زندگی برای زندانیان به اندازه دیدار ها مهم هستند، اما به این سوالات در نوشته ها جواب های کافی داده نشده است.
روش ها
نمونه و داده
داده ها از یک مطالعه کیفی در مورد چگونگی تحت تاثیر قرار گرفتن توسعه نیازهای معاشرتی در خانواده ها و جوامع توسط زندان، نشأت گرفته اند. بخش تمرکز خانواده شامل دویست ساعت مشاهده در جلسات گروه حمایت از خانواده زندانیان، حضور در فعالیت های مربوط به خانواده های زندانیانو مشاهده در پنج سوار اتوبوس است که هر کدام یک دوره 24 ساعته را به دو زندان در ایالت نیویورک پوشش می دهد است. علاوه بر این، مصاحبه های کامل بی انتها با 19 عضو خانواده زندانیان انجام شد.
نژاد و قومیت نمونه، آمریکایی آفریقایی (15 نفر) و لاتین (4 نفر) بود. هجده دختر و یک مرد در اینن نمونه وجود داشتند که دامنه سنی آنها از اوایل بیست سالگی تا اواسط شصت سالگی بود. این مشخصات جمعیت شناختی نمونه، به طور نزدیکی با ترکیب جمعیتی سواران در اتوبوس یکی بود که بر تعداد زندانیان آفریقایی آمریکایی و لاتین در زندان ایالتی نیویورک، که به ترتیب 51 درصد و 31 درصد است افزود (برنستن و دیویس،2000).
بازدید کنندگان که با زندانیان بازدید می کردند رابطه ای متفاوت داشتند: شش همسر، چهار مادر، شش دوست دختر، یک دوست، یک خواهر و یک برادر بودند. این نمونه طیف گسترده ای از روابط زندان و خانواده را بیان کرد و نیاز به بررسی روابطی غیر از همسر یا دوست دختر را نشان داد. در این نمونه، خواهر و برادر و والدین بخش مهمی از ارتباطات خانوادگی زندانیان بودند.
تکرار بازدید از هرهفته به هر شش ماه متغیر بود. مشخص کردن تکرار بازدید دشوار بود زیرا تغییرات فردی وجود داشت. در برخی موارد همسر به طور ماهیانه بازدید می کرد، در حالی که فرزندان شان را فقط برای موارد خاص به ملاقات می آورد. طیف گسترده ای ازتکرار بازدید یکی از یافته های کلیدی تحقیق که روانی و پویایی روابط خانوادگی بود را نیز پشتیبانی می کند. شرکت کنندگان در مورد دوره های زمانی که بازدید آنها بیشتر یا کمتر بود و مربوط به زمان و منابع موجود برای اختصاص به زندانی بود صحبت کرد. علاوه بر این، هفت نفر از شرکت کنندگان در این مطالعه، چندین عضو را در زندان داشتند، یعنی یک شوهر و پسر زندانی، دو فرزند مجرم و یا یک برادر و دوست پسر زندانی.
دو زندان که برای سواری اتوبوس انتخاب شده بودند شامل نماینده جمعیت زندانیان در سراسر ایالت بود و بین 250 تا 300 مایلی از شهر نیویورک قرار داشتند. خانواده های زندانیان مذکر برای این مطالعه انتخاب شدند و به این نتیجه رسیدند که در هنگام مطالعه تجربیات خانواده های زنان، فرآیندهای برجسته، متفاوت خواهد بود (کیسی اسودو و باکن، 2002). مشاهدات انجام شده برای این بود که احساس خانواده ها را برای بازدید در زندان دریابند. هدف دوم از مشاهده این بود که اعضای خانواده را برای مصاحبه مکان یابی کند. در طول سوار شدن اتوبوس، محقق به اعضای خانواده نزدیک شد، مطالعه را توضیح داد و با شرکت کنندگان مایل مصاحبه کرد. در نهایت شرکت کنندگان انتخاب شدند تا افرادی که در دو محله های ویژه زندان در نیویورک زندگی می کنند را شامل کنند.
در حالی که منابع اجتماعی مورد نیاز برای حفظ یک زندانی، یکی از جنبه های مطالعه بود، منابع اقتصادی اختصاص یافته به یک زندانی تأثیر قابل توجهی بر توانایی یک خانواده برای حفظ ارتباط با یک او داشت. هزینه مطلق حفظ ارتباط با یک زندانی مهم بود، امایک معیار معنی دار، نسبت درآمد خانواده را که به طور فرضی به بازدید از زندان اختصاص یافته بود، در نظر می گرفت. داده های درآمد برای این نمونه در دسترس نبود، بنابراین، داده های سرشماری برای محله، مات هیون در جنوب برونکس، برای تخمین سرمایه ای که خانواده ها به عنوان بخشی از درآمد ماهانه به زندانیان اختصاص داده بودند را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. این محله به این دلیل انتخاب شده بود زیرا در تحقیق قبلی به عنوان محله ویژه زندان شناخته شده بود (کریستین، 2004).
به دلیل روش نمونه گیری محدودیت هایی در بررسی ها وجود داشت. به عنوان مثال، یافته های مطالعه ممکن بود در ایالات با آرایش متفاوت نژادی و قومی در جمعیت زندان، و همچنین طرح جغرافیایی مختلف، متفاوت باشد. نیویورک، صدها مایل بین اکثر زندان های دولت و هسته شهری نیویورک که اکثریت زندانیان در آن ساکن هستند، فاصله دارد. در مقابل، زندان های نیوجرسی در نیوآرک و ترنتون که نزدیک به کامدن است واقع شده اند، که به احتمال زیاد همه زندانیان مناطق شهری اهل آن جا هستند. یکی از محدودیت های روش جمع آوری داده ها این بود که فقط اعضای خانواده را که از طریق بازدید از زندان ها به یک فرد زندانی متصل بودند را شناسایی می کرد. داده ها حاکی از آن است که بیش از نیمی از زندانیان با اعضای خانواده خود بازدید نداشتند (مومالو، 2000).
همان طور که در قسمت های بعدی مقاله توضیح داده خواهد شد، دلایلی وجود دارد که باید باور داشت که مطالعات متقاطع روابط خانوادگی ممکن است میزان ارتباط خانواده ها با زندانیان را در زمان حبس آن ها دست کم بگیرد. تحقیقات آینده به وضوح نیاز به کشف روشهای شناسایی کردن خانواده ها بدون نشان دادن تعصب در پیدا کردن آنها در هنگام بازدید از زندان ها را دارند.
تحلیل داده ها
فرآیند جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل داده ها به طور همزمان و به صورت تعاملی تحت یک رویکرد تئوری پایه صورت گرفت. داده ها به طور مداوم برای شناسایی مفاهیم و موضوعات در حال ظهور و تعیین جهت جمع آوری داده ها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یادداشت های تحلیلی در طول جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل برای ثبت روند تصمیم گیری نظری نوشته شدند (مکس ول، 1996).
در طول مشاهده، اطمینان از اینکه داده ها به صورت مرتب جمع آوری می شوند و نه بر مبنای تعصب یا پیش بینی های ناظر، مهم است. مجموعه های اولیه از یادداشت های میدانی و رونوشت های مصاحبه با همکاران برای بازخورد در مورد تعصب های های بالقوه به اشتراک گذاشته شد. امرسون، فردز و شا (1995) در مورد ارزش اشتراک یادداشت های میدانی با افراد خارج از محیط بحث می کنند، زیرا آنها توانایی شناسایی موضوعات و محیط های مهمی که محقق به دلیل ارتباطش با محیط از دست می دهد را دارند. یادداشتهای میدانی و رونویسی مصاحبه برای مشاهده مکرر، مفاهیم و الگوها خوانده و کد گذاری شده اند. یادداشت های میدانی از دوره های مشاهده شامل توضیح آنچه در مورد محیط و بخش های یادداشت نظری یا بازتابی در حال رخ دادن بود می شوند. تجزیه و تحلیل داده ها به دنبال فرایندهایی است که برای مطالعات نظری مبتنی بر آن ارائه شده است، از جمله کدگذاری باز و محوری (کرسول،1998).
اعتبار و اطمینان
یکی از راه های رفع سوالات اعتبار و اطمینان در تحقیقات کیفی، تقسیم بندی داده ها، فرایند نتیجه گیری از منابع مختلف، و استفاده از منابع برای تأیید اطلاعات منابع دیگر بود. چندین روش مختلف به عنوان تقسیم بندی داده ها استفاده می شود. داده ها از مشاهدات، مصاحبه ها و اسناد کتبی مانند: آگهی ها، جزوه ها و گزارشات گرفته شده است، بنابراین ممکن است برخی از اطلاعات ارائه شده را با آنچه که از منابع مختلف گرفته شده است بررسی و مقایسه شود.
اطلاعاتی که در مصاحبات ارائه شده بود با مشاهدت مستقیم مقایسه شد. به عنوان مثال، یک زن بطور مداوم ومستقیما در طی مصاحبه اظهار داشت که مردی که با او دیدار کرده است، تنها دوستش بود. در یک مکالمه کاملا مجزا، زن دیگری که از تماشای زنی که شرکت کننده مطالعه بود و در هنگام وقت ملاقات زندان، “مرد او”را نواش کرده بود، خسته شده بود شکایت کرد. این یک اختلاف مهم بود که می توانست در چندین راه توضیح داده شود. اگر مشارکت کننده با یک شخص دیگری در خارج از زندان رابطه داشته باشد، او می تواند این واقعیت را پوشش دهد که رابطه او با زندانی چیزی بیشتری است. یا، او می تواند در طول ملاقات با شخص مورد نظر که به عنوان یک دوست است، به راحتی تماس فیزیکی داشته باشد. این موضوع، پیچیدگی روابط بین بازدیدکنندگان و زندانیان را برجسته کرد.
مذاکره
کارهایی که خانواده ها برای حفظ ارتباطات انجام می دهند
این مطالعه، منابع اجتماعی و اقتصادی مورد نیاز یک خانواده را برای حفظ رابطه با یک زندانی را تجزیه و تحلیل کرد. یکی از خصوصیات تعریف کننده چنین رابطه ای این است که خانواده ها باید با مناطق دیگر زندگی خود و هنجارهای مبادله و معاهدات همکاری کنند. حاکمیت روابط و تعاملات، زمانی که یکی از اعضای جمع زندانی می شود، به طور اساسی تغییر می کند. ماندن در ارتباط با یک زندانی در ابتدایی ترین مرحله ی رفتن به زندان نیازمند منابعی به شکل زمان، پول و انرژی است (برمن، 2004؛ کریستین، 2005؛ کامفرت، 2003). یک مصاحبه کننده روش هایی که قبل از بازدید از شوهرش دنبال کرده بود را شرح داد:
وقتی او در آتیکا یا کلینتون بود، من نیمی از شب را بیدار می ماندم. من کفش ها را واکس می زدم، جوراب ها را تمیز می کردم و لباس ها را اتو می کشیدم. من پنج بچه داشتم که باید می خواباندم و بعد بیدار می کردم. آنها هیجان زده می شوند، مثل: فردا پدر را ملاقات می کنیم. من بیشتر شب ها را بیدار می ماندم، غدل آماده می کردم و اتو می کشیدم. و فقط رسیدن به اتوبوس یک سفر بود. و می خواستم چیزی بپوشم که مناسب باشد.
این نشان داد که چگونگی برنامه ریزی برای بازدیدکنندگان از زندان و تلاش برای حفظ رابطه با یک فرد زندانی، بخشی جدایی ناپذیر از زندگی خانوادگی می شود (کارلسون و سرورا، 1992؛ فشمن، 1990؛ گرشیک،1996). نتیجه ادغام زندان با زندگی روزمره خانواده، در نیاز به تقسیم مطالبات رقابتی بود. یکی از همسران توضیح داد که چگونه او تصمیم گرفت تا تماس با شوهر زندانی خود را برای یک دوره سه ساله متوقف کند. او گفت:
بچه ها، کفش نداشتند، زیرا من آنجا میرفتم، هزینه هایم را برای رفتن و دیدن او و چیزهایی که او نیاز داشت خرج می کردم، زیرا زندان ها سرد بود، او نیاز به پتو، چیزهای گوناگون داشت. هنگامی که شما به نقطه ای می رسید که فراموش می کنید فرزندی دارید فراموش می کنید زندگی دیگری دارید و باید از بچه ها نیز مراقبت کنید.
تمام زندگی من فقط بر او متمرکز بود. من حتی متوجه نشدم که دخترانم به کفش نیاز داشتند، چون من بسیار نگران او بودم … و بعد هم او به من زنگ می زد، من به تو نیاز دارم که به دادگاه بروی، به تو نیاز دارم که این کار را انجام دهی ، من به تو نیاز دارم که آن کار را انجام دهی، من به تو نیاز دارم که به آلبانی بروی. بنابراین، احساس کردم که در حال از دست دادن ذهنم هستم. و پس از آن یک زمان بود که من دست کشیدم و گفتم من دیگر نمی توانم ادامه دهم. و این بود آن شکاف سه ساله.
چنین انتخاب هایی در موارد مختلف در رابطه خانوادگی ضروری است. ارتباطات خانوادگی با زندانیان روان و پویا است که گاهی اوقات به دلیل منابع مورد نیاز برای حفظ بازدید، تغییر می کند، الگوها و تناوب ممکن است بطور قابل توجهی بسته به وقایع دیگر که در زندگی خانوادگی اتفاق می افتد باشد. علاوه بر این، بازدید یک یا دو بار در سال بسیار متفاوت از بازدید هر هفته یا ماهانه است. و نوشتن نامه و یا صحبت کردن در تلفن، نوع ارتباط متفاوتی را نسبت به بازدید رو در رو نشان می دهد.
یک زن که بیست سال با یک مرد که نه سال آن را در زندان بود ازدواج کرده بود و سه فرزند نداشته، مشاهده زیر را ارائه کرد:
اگر هر هفته در شمال نیویورک هستید چه کاری انجام دهید؟ منظورم این است که من هر دو هفته میروم. گاهی اوقات اگر چیزی را لازم دارم انجام دهم، پس هفته های بعد می روم. مثل این هفته من به آلبانی می روم، بنابراین نمی روم. بنابراین من برای اولین آخر هفته ماه مارس می روم، چون هنوز یک زندگی دارم، و هنوز چیزهایی است که باید انجام دهم. من نمی توانم اجازه دهم حبس او تمام زندگی ام را بگیرد. من نمی دانم چگونه مردم هر هفته به آنجا می روند. بیشتر آنها فرزند دارند. چگونه هر هفته آنجا می مانی؟ چه اتفاقی برای بچه ها می افتد؟ من متوجه نمی شوم ولی آن ها این کار را انجام می دهند.
این شرکت کننده پیامدهای توسعه نیاز معاشرت را شرح داده، زیرا عمل متقابل و تبادل با یک شبکه وسیع یکی از ابزارهای اولیه توسعه است. خانواده های که با فرد زندانی در ارتباط می مانند، ممکن است زمان را برای گذراندن با کودکان و نظارت بر آنها، و همچنین ایجاد شبکه های اجتماعی و ارتباط با فعالیت ها و موسسات محله، قربانی کنند. آنها مجبور هستند منابع خود را از نیازهای دیگر خانواده حفظ کنند تا فرد زندانی را نگه دارد، اما این منابعی هستند که خانواده ها برای پیشگیری از تخلف کودکان در خانواده، و همچنین پیوستن مجدد زندانیان به خانواده و جامعه پس از آزادی استفاده کنند. علاوه بر منابع اجتماعی، خانواده ها منابع اقتصادی زیادی را برای زندانیان اختصاص می دهند.
جنبه های مالی حفظ یک زندانی
چیزی که به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است این است که آیا خانواده ها از منابع مالی خود برای حفظ ارتباط با یک عضو زندانی خانواده استفاده می کنند و آیا این می تواند وضعیت مالی متزلزل را که اکثریت خانواده ها در آن قرار می گیرند، تشدید کند؟ یا، آیا پرداخت پول بخشی ضروری برای حفظ ارتباطات قوی اجتماعی با یک زندانی است؟ هیچ تحقیقی در مورد درصد درآمد خانواده که هر ساله برای حمایت مالی از یک زندانی صرف می شود، وجود نداشته است، بنابراین داده ها برای این بحث به شیوه های دیگری توسعه یافتند. نخست، در سال های اخیر، مطالعات قوم نگاری متعددی وجود داشته است که بر خانواده های نیازمند از نظر اقتصادی در ساحل شرقی، که اعضای خانواده آنها در زندان بودند، تمرکز داشتند (برمن، 2004؛ کریستین، 2004؛ لی بلانک، 2003).لی بلانک (2003، ص 23) در مطالعه خود از خانواده برونکس، نیویورک، مشخص کرد که مردان زندانی درخواست های زیادی از خانواده ها و دوست دختران خود دارند و به دنبال زنانی می گردند که از لحاظ مالی به آنها کمک کند: تونی به یک دختر با استقامت و کار بلد نیاز داشت، او بچه ها را مرتبا به ملاقات می آورد، با او رابطه جنسی داشت(ملاقات زناشویی)، برای او بسته های غذایی ماهیانه میفرستاد و حساب او را پر می کرد. هزینه هایی که خانواده ها متحمل می شوند عمدتا بر بازدید، تأمین پول برای حساب زندانی، ارسال بسته های هدیه و دریافت تماس تلفنی تمرکز داشت.
تجزیه و تحلیل برای تحقیقات کنونی نشان داد که 80 دلار حداقل هزینه است که برای بازدید از یک عضو زندانی خانواده، در یکی از مراکز شمال ایالت نیویورک، هنگام سفر از برونکس خرج می شود:
هزینه بلیط اتوبوس به طور متوسط حدود 40 دلاراست، بیشتر یا کمتر بسته به فاصله مرکز ها دارد. بلیت ها برای کودکان نصف قیمت است. علاوه بر قیمت بلیط اتوبوس هزینه های دیگری نیز وجود دارد. برآورد کم هزینه اضافی، شامل 20 دلار برای غذا و نوشیدنی ها در طی دوره بیست و چهار ساعت سفر و 20 دلار برای غذا از دستگاه های فروش داخل زندان می شود ( ملاقات کننده ها اجازه آوردن غذا را به داخل اتاق ملاقات ندارند). علاوه بر این، بسیاری از خانواده ها غذاهای بسته بندی شده و تنقلات، اقلام لباس و پول نقد را می آورند. این موارد اضافی به راحتی می توانید 50 دلار یا بیشتر هزینه ببرند. در یک ملاقات یک زن 40 دلار آبنبات به همراه خود داشت. دیگری گفت که همسرش 50 دلار غذا را در طی دیدار خورد، زیرا او خیلی گرسنه بود. بنابراین، هزینه های مربوط به یک ملاقات حداقل 80 دلار است و به راحتی می تواند دو برابر آن باشد. فرض بر این است که فقط یک عضو خانواده بازدید می کند و هزینه های دیگر مانند مراقبت از کودک را شامل نمی شود.
این مقدار، تجربه ی لی بلانک (2003) را در هنگام مطالعه ی یک زن جوان که به زندان نیویورک سفر کرد تا پدر فرزندش را ملاقات کند، تجلیل کرد. اتوبوس رفت و برگشت شاتل از شهر نیویورک تا مرکز 60 دلار هزینه برای او هزینه داشت و 20 دلار دیگر برای گرفتن غذا از ماشین های فروش، در هنگام ملاقات. لی بلانک (2003) اشاره کرد که چنین سفری تقریبا تمام پولی که یک زن یک برای ماه داشت را خرج می کند.
علاوه بر حداقل هزینه 80 دلاری در هر بازدید، که شامل دستمزد از دست رفته نیست، اعضای خانواده نیز از لحاظ مالی به زندانیان عزیز خود کمک می کنند. واریز هر یک یا دو هفته، 25 یا 30 دلار به حساب زندانیان غیر معمول نیست. تماس تلفنی از زندان به راحتی می تواند به مبلغ 15 تا 150 دلار در ماه باشد بسته به برنامه تلفن و تعداد دفعاتی که یک زندانی مجاز به تماس با خانه است. به عنوان مثال، اعضای خانواده که تماس تلفنی از زندانی دریافت می کنند ممکن است 2 دلار برای دقیقه اول و 12 سنتس برای دقایق بعد پرداخت کند. یک تماس تلفنی سی دقیقه بدون مالیات 5.48 دلار خواهد بود. لیز گاینز، مدافع حقوق زندانیان در نیویورک، تخمین زده است که او از سال 1984 تا 2002 بیش از40.000 دلار در تماس با شوهر زندانی خود، که به طور میانگین 416 دلار در ماه بود، صرف کرده است (گاینز، 2002؛ ص 11). برای بسیاری از خانواده ها، تماس تلفنی بسیار گران است که نمی توانند قبض های خود را پرداخت کنند و در نتیجه تلفن هایشان قطع می شود (برمن، 2004). به همین ترتیب، اعضای خانواده نیز بسته هایی را به زندانیان ارسال می کنند، مجله تهیه می کنند و یا پوشاک ارسال می کنند، یا نسبت به مرکز، برای خرید پوشاک و کفش پول می فرستند. بنابراین، می توان برآورد کرد که برای یک مادر، همسر یا دوست دختر که قصد حفظ یک رابطه قوی با عزیزش در زندان را دارد، اگر هر ماه از 200 تا 600 دلار نیزهزینه داشته باشد، غیر واقعی نخواهد بود.
واقعیت این است که مصرف پول برای حفظ روابط اجتماعی با یک عضو خانواده زندانی تنها مشکل ساز است اگر این هزینه ها مانع از دیدار با دیگر نیازهای مالی مانند پرداخت رهن یا اجاره، غذا، قبض ها، قبض تلفن، مراقبت های بهداشتی، مراقبت از کودک، حمل و نقل و ایجاد پس انداز برای مقابله با مواقع اقتصادی دشوار که اکثریت خانواده های کم درآمد با آن مواجه می شوند، شود. یک شرکت کننده در مورد نیازهای مبرم چنین گفت:
غذا همیشه برای بچه های من وجود دارد، اگر نیاز باشد همه پولی که باقی مانده است را خرج کنم. و اجاره باید پرداخت شود، زیرا همان طور که به همسرم گفتم: تو سقفی بالای سرت داری، تومی دانی که روز بعد چه چیری خواهی خورد، تو می دانی روز بعد کجا باید بخوابی اما من و بچه هایم نمی دانیم. پس اجاره را باید پرداخت کرد. پس این از این. هنگامی که پول دریافت کنم آن را پرداخت می کنم. به دلیل قبض تلفن، من تماس تلفنی قبول نمی کنم. من تماس تلفنی قبول نمی کنم زیرا این مسخره است، مردم بگویند مبلغ قبض تلفنت 600 دلار است. چی؟ 600 دلار؟ نه.
از آنجا که هر دو لی بلانک (2003) و داده های جمع آوری شده برای این تحقیق مصاحبه با خانواده های برونکس، نیویورک بود، در این بحث اولیه می توان درآمد متوسط یک خانواده را در این منطقه تخمین زد.
داده های سرشماری برونکس، داده های ملی مربوط به زمینه های اجتماعی و اقتصادی زندانیان و خانواده هایشان را با اکثریت از خانوارهای کم درآمد که زیر خط فقر قرار دارند، نشان می دهد (به عنوان مثال،15،150 دلار یا کمتر برای خانوار سه نفری). میانگین درآمد خانوار سالانه در بخش مات هوین برونکس که نمونه ای از این تحقیق از آن جا آمده بود، 15893 دلار بود (برنامه ریزی شهری شهر نیویورک، 2003). این در مقایسه با درآمد ماهیانه 44،854 دلار یا 3،684 دلار بود که درآمد ماهیانه مورد نیاز برای سرپرست خانواه تک والد با یک نوزاد و یک کودک مدرسه ای برای زندگی خود به تنهایی در برونکس بود (پیرس، 2000). در سطح ملی، 54 درصد از زندانیان دولتی والدینشان در یک ماه قبل از دستگیری 999 دلار یا کمتر درآمد داشتند (مامولا، 2000). برای جمع کردن مشکل اقتصادی، از مطالعه یک هزار ساکنان کم درآمد شهر نیویورک، دریافتند که 53 درصد از آنها کمتر از 500 دلار پس انداز داشتند (انجمن خدمات اجتماعی نیویورک، 2004).
بنابراین، می توان استدلال کرد که اکثر خانواده های زندانی ها درآمد لازم برای حمایت از هزینه های واقعی زندگی خود را ندارند، چه بسا که به یک عضو خانواده زندانی کمک مالی کنند. همانطور که برمن (2002، ص 51) اشاره می کند، برای خانواده هایی که در حال تلاش برای رسیدن به اهداف خود در محیط های زندگی کمتر ایده آل هستند، بار اضافی یک رابطه غیرمستقیم می تواند بزرگ باشد. به گفته یکی از اعضای خانواده یک فرد زندانی:
بسیاری از مردم نمی تواند از عهده به این جا (زندان) آمدن با آن اتوبوس ها برآیند… و من آنها را به خاطر پولی که می گیرند سرزنش نمی کنم، این راه طولانی است. اما میدانید، بسیاری از مردم نمی توانند از عهده اش برآیند و آن را فراموش می کنند. زیرا آن پولی است که از جیب شان بیرون می آید و بچه هایشان نیاز به خوراک دارند. آن دلار کمر مردم را می شکند، این پول قبض است.
کمک مالی به یک زندانی به مبلغ 200 دلار در ماه ، 15 درصد از درآمد ماهیانه یک خانواده متوسط در بخش مات هوین برونکس است. برای کسانی که در رفاه هستند و دریافت کننده 577 دلار به صورت نقدی هستند، حداکثر سود ماهانه برای یک خانواده سه نفری در نیویورک، 35 درصد از درآمد ماهانه خانواده می شود. در واقع ناشناخته است که چه نوع فرکانس و اتصالی نشان دهنده هدف برای حفظ ارتباط بین خانواده و زندانی است. در حالی که تماس یک بار در ماه بیشتر از آنچه اغلب زندانیان تجربه می کنند (مامولا) بیشتر است، ممکن است سطح تماس کاملا سطحی را نشان دهد.
اگرچه زندانیان ممکن است مزایای وابستگی به خانواده را به دست آورند، اما هزینه اقتصادی بسیار بالاست اگر سطح یکی از عوامل عمل متقابل در بلند مدت ناچیز باشد، شناخته شده است، که 60 درصد از زندانیان آزاد شده در طی سه سال بازداشت شده اند. به منظور حفظ رابطه با یک فرد زندانی، بسیاری از خانواده ها از استراتژی تنظیم سرحدهای مشخصی با زندانی استفاده می کنند (کریستین، 2005). آنها ممکن است تماس تلفنی را کم یا رد کنند یا ممکن است برنامه های بازدید تنظیم کنند که به آنها اجازه می دهد جنبه های دیگر زندگی خود را در خارج از زندان نگه دارند.
پیامدهای روابط خانوادگی با جهان خارج از زندان
نمونه ای از مصاحبه با همسر یک مرد که برای هجده سال زندانی شده است، محدودیت هایی را که خانواده ها ممکن است با آن در حفظ روابط خود با یک عضو خانواده زندانی روبه رو شوند را نشان می دهد. وقتی از او پرسیده شد که آیا چیزهایی است که او دوست دارد انجام دهد، او پاسخ داد:
حتما حتما، من قادر به ادامه تحصیلات خود به صورت قوی نبودم، یک شغل و حرفه بهتری می خواستم، می خواستم به رویدادهای اجتماعی بروم، نمی توانستم اجتماعی شوم، کسی ممکن است یک مجلس شام، یک مجلس مهمانی یا هر چیز دیگری داشته باشد و من مجبور بودم برای اتوبوس آماده شوم. یا نمی خواستم بروم زیرا اضافه بودم، زنان خنده دار هستند، به نظر می رسد او مردی ندارد، پس، تصمیم گرفتم بروم، من زندگی اجتماعی چندانی ندارم. من در حوالی ساعت ده بامداد منتظر تماسش بودم، فقط برای این که او را آرام کنم، رویدادهای اجتماعی رفتن به کلینیک و شمال ایالت بود، من لباس می پوشیدم هنگامی که می خواستم به کلینیک بروم، چون باردار بودم، و هنگامی که به آنجا می رفتم. من به خاطر ملاقات ها نمی توانستم به مهمانی ها بروم .
خانواده های زندانیان اساسا در یک رابطه دوجانبه قرار می گیرند، زیرا آنها تصمیم می گیرند که آیا زندانی را حفظ کند یا اینکه منابع را برای زندگی خانوادگی در جامعه اختصاص دهد. خانواده هایی که به طور موفقیت آمیز روابط با زندانیان را حفظ می کنند، اغلب این وضعیت دشوار را تشخیص می دهند و سرحدهای مشخصی را با زندانی تعیین می کنند که آنها را قادر می سازد ارتباط برقرار کنند بدون اینکه به سلامتی خانواده آسیب برسانند. یک راه کار از انزوای خانوادگی از دنیای خارج محدود کردن دخالت با زندانی است و اساسا از سرمایه اجتماعی خانواده در برابر او محافظت می کند. خواسته های اجتماعی حفظ یک فرد زندانی به برقراری رابطه با وضعیت اجتماعی و اقتصادی حاشیه ای خانواده ها و نیز اقامت آنها در محله هایی که محدوده ای از خانواده های مرتبط با تجربه زندان را تجربه می کنند، تعامل دارند.
نتیجه گیری و پیامدهای سیاست
این تحقیق به تعدادی از پیامدهای سیاسی و همچنین جهت تحقیقات آینده اشاره می کند. یکی از بزرگترین نیازها، شناخت بهتر از میزان و ماهیت رابطه زندانی و خانوادگی است، که شامل، نقش خانواده ممکن است در تعدیل سازمانی موفق مهم باشد، ورود مجدد به جامعه پس از آزادی، و شاید مهمتر از جلوگیری از تکرار جرایم. چنین تحقیقاتی می تواند ارزش ارتباط برقرار کردن بین زندانیان و خانواده ها را روشن کند و همچنین میزان و نوع تماس بهینه را تعریف کند. در غیاب این دانش، تحقیقات ممکن است ادامه یابد تا کشف کند که چگونه خانواده ها فرایند زندان را پشت سر می گذارند و چگونه در مورد میزان منابع اجتماعی و اقتصادی که مایل و قادر به اختصاص به زندانی هستند تصمیم می گیرند. یکی از محدودیت های این مطالعه این بود که تنها به نگرانی خانواده هایی که ممکن است تصمیم بگیرند که با زندگی زندانی در اساسی ترین سطح در ارتباط بمانند، و این ممکن است اکثریت خانواده ها را شامل نشود. مطالعه خانواده هایی که تماس با زندانیان را قطع کرده اند، نیز آموزنده است.
این مطالعه نشان می دهد که خانواده ها ممکن است درگیر شدن با زندانیان را کم کنند، زیرا هزینه های حفظ رابطه زیاد است. تجزیه و تحلیل اقتصادی اشاره به درصد قابل توجهی از درآمد که می تواند به یک زندانی برسد دارد. با این حال، راه های ارزان تر برای حفظ ارتباط اجتماعی بدون مشارکت ورشکستگی خانواده وجود دارد. برای مثال، کنفرانس ویدیویی به اعضای خانواده که دور از موسسه زندگی می کنند اجازه می دهد تا با عزیزانشان ارتباط برقرار کنند. دو مورد از این برنامه ها در فیلادلفیا و نیوآرک رخ می دهد (بلک، 2005). اشکال دیگری از فناوری مانند اینترنت وجود دارد که میتواند برای تماس با زندانیان و خانواده های آنها مفید باشد. قبول چنین رویکردهایی نیاز به درک بیشتر از اینکه چگونه و چرا ارتباط مفید است و همچنین ارزیابی موفقیت آنها در بر خورد با شکاف ها بین زندانیان و خانواده ها است.
شاید قوی ترین نکته این است که خانواده هایی که در زندان مشارکت دارند، ممکن است سرمایه اجتماعی و اقتصادی خود را به نفع زندانیان و حفظ رابطه خانوادگی را در معرض خطر قرار دهند. خانواده ها در موقعیتی قرار می گیرند که نیاز به مبادلات مداوم بین زندگیشان در خارج از زندان و ارتباط آنها با یک زندانی را دارند. از دیدگاه جنایت و عدالت، پیامدهای این امر به مراتب در حال گسترش است و تاثیر بالقوه بر رفتارهای بزهکاری در میان کودکان و نوجوانان، و همچنین شبکه های ضعیف تر برای زندانیان بعد از ۀزاد شدن از زندان را دارد. تحقیقات بیشتر در باره زندگانی خانواده های زندانیان با الگوی زندان با توجه به عواقب ناخواسته و خسارات وارده به زندانی کمک خواهد کرد.